فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست گفت: به منظور رفاه حال محیط بانان در انجام ماموریت ها، بیمه عمر محیط بانان در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته گرفته است.
سرهنگ 'حمید رضا خیلدار' در همایش محیط بانان برتر سازمان حفاظت محیط زیست در مشهد افزود:این بیمه عمر برای محیط بانان اختیاری است و بر اساس آن در صورت فوت عادی محیط بانان، مبلغ 15 میلیون تومان و در صورت بروز بیماری تا 20 میلیون تومان به آنها پرداخت می شود.
واگذاری 870 هکتار از زمین های پارک ملی و پناهگاه حیات وحش "کلاه قاضی" برای توسعه شهر جدید بهارستان، پنج ماه پیش در کمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیط زیست دولت در حالی به تصویب رسیده است که واگذاری زمین های مناطق حفاظت شده مطابق قوانین حفاظت و بهسازی محیط زیست غیر قانونی است. در همین رابطه سید "احمد خاتون آبادی"، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان به ایسنا، توضیح داد: اداره حفاظت محیط زیست استان اصفهان در پاسداری از منابع طبیعی استان ضعیف عمل کرده است.
وی با اشاره به غیر قانونی بودن مصوبه کمیسیون امور زیربنایی، صنعت و محیط زیست دولت در واگذاری بخشی از زمین های پارک ملی کلاه قاضی به منظور توسعه شهر جدید بهارستان، اظهار کرد: هر گونه توسعه ای در شهر اصفهان موجب ناپایداری و ناماندگاری این شهر می شود.
خاتون آبادی با بیان مشکلات کنونی تامین آب و نبود امکانات انتقال فاضلاب شهرک بهارستان، افزود: شهر اصفهان توان زیست محیطی و اکولوژیک افزایش جمعیت را ندارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به این که طرح های توسعه شهری باید بر اساس گزارش توجیهی ارزیابی اثرات زیست محیطی صورت گیرد، گفت: باید از افرادی که این طرح ها را تصویب می کنند پرسید آیا برای توسعه شهرک بهارستان طرح ارزیابی زیست محیطی صورت گرفته است؟
خاتون آبادی با بیان اینکه پارک ملی کلاه قاضی یک کمربند محیط زیستی اطراف شهر اصفهان است، عنوان کرد: کلاه قاضی، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش است و توسعه مناطق شهری در مناطق حفاظت شده غیر قانونی است. وی با اشاره به این که مرزهای شهری باید مشخص باشد و گسترش شهرها نباید از این مرزها تجاوز کند، بیان کرد: گسترش شهرهایی که در کنار عوامل طبیعی مانند رودخانه ها به وجود آمده اند محدود است.
خاتون آبادی با بیان اینکه گسترش شهر در منطقه کلاه قاضی صدمات جبران ناپذیری به گیاهان و جانوران این منطقه وارد می کند، تصریح کرد: برخی گونه های گیاهی و جانوری این منطقه در حال انقراض است و توسعه شهری، حیات آنها را به خطر می اندازد.
وی با اشاره به محدویت های توسعه شهری و نبود زیر ساخت های مناسب در این مناطق، اضافه کرد: گسترش شهرک بهارستان در حالی انجام می شود که منطقه توان اکولوژیک این گسترش را ندارد.
خاتون آبادی با بیان این که توسعه شهری موجب رشد کاذب جمعیت اصفهان می شود، ادامه داد: هرگونه توسعه شهری موجب افزایش رشد ناخالص جمعیت و در نتیجه سبب بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اکولوژیکی و زیست محیطی در این مناطق می شود.
این استاد دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به این که تصویب چنین طرح هایی نشان می دهد اداره کل محیط زیست به رسالت خود عمل نمی کند، افزود: ظرفیت تحمل زیست محیطی منطقه اصفهان با توجه به پایین رفتن سفره های آب زیر زمینی و خشکی زاینده رود کاهش یافته است و هر گونه توسعه غیر کارشناسانه مناطق شهری سم مهلکی برای منابع طبیعی اصفهان به شمار می آید.
احمد رضا لاهیجان زاده، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان با تایید واگذاری بخشی از زمین های پارک ملی کلاه قاضی به منظور توسعه شهرک بهارستان به خبرنگار ایسنا گفت: قسمت عمده ای از مصوبه اصلاح می شود. وی اظهار کرد: سازمان حفاظت محیط زیست کشور در حال پیگیری این مصوبه است و بررسی این سازمان در روزهای آینده به نتیجه می رسد. وی افزود: سازمان محیط زیست کشور این مصوبه را از زوایای مختلف بررسی می کند اما مقدار واگذاری زمین های این منطقه به منظور توسعه شهرک بهارستان هنوز مشخص نشده است.
سبزپرس – گروه محیط طبیعی: جمعی از فعالان و کارشناسان محیط زیست کشور با تهیه نامه سرگشاده ای به سران قوای سه گانه، خواستار توقف موقت اجرای حکم قصاص محیطبان «اسد تقی زاده» شدند.
به گزارش سبزپرس، امضا کنندگان این نامه با «غیرعادلانه» خواندن این حکم می نویسند: «در آستانه روز ولادت امام هشتم شیعیان(ع) که روز محیطبان نامگذاری شده و روزی است برای پاسداشت مقام والای محیط بانان مظلوم محیط زیست، دیوان عالی کشور حکم قصاص یکی از ماموران وظیفه شناس و خادم محیط زیست ایران که در منطقه حفاظت شده دنا در استان کهکیلویه و بویراحمد انجام وظیفه می کرده است را تایید کرد و جامعه محیط زیست ایران را در اندوه، تاسف و شگفتی فرو برد.»
این نامه می افزاید: «آیا براستی فراموش کرده اید که در همین سه دهه گذشته محیط زیست ایران شاهد ریخته شدن خون پاک بیش از 112 شهید محیطبان محیط زیست به دست همین شکارچیان از خدا بی خبر بوده؟ شهدایی که جملگی جانشان را برای حفظ محیط زیست و میراث طبیعی سرزمین مادری مان فدا کردند و شگفتا که دستگاه قضایی در تمام این مدت از مجازات و گاه حتی شناسایی عوامل شهادت این محیطبانان فداکار عاجز ماند.»
در بخشی از این نامه آمده است: «شگفتا که آن وقت شاهد صدور حکم قصاص برای محیط بانی هستیم که به حکم وظیفه و با گذراندن دوره ضابطین قضایی و همچون دیگر نیروهای مسلح کشوری مانند ماموران نیروی انتظامی از خود در برابر متخلفان دفاع کرده و در این درگیری که شروع کننده آن خود متخلفان بوده اند، یکی از آنها را از پا درآورده است که اگر منصفانه و قانونی به موضوع بنگریم قتل عمد محسوب نمی شود.»
امضا کنندگان این نامه می نویسند: «ما اعضای تشکل های مردم نهاد زیست محیطی کشور و شخصیت های حقیقی و حقوقی امضا کننده ذیل این نامه با توجه به تایید حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور و اینکه زمان اجرای این حکم دو هفته آینده مشخص شده، از مسئولان محترم قضایی، قانونی و اجرایی کشور درخواست توقف موقت اجرای حکم و بازنگری مجدد این پرونده را داریم و اعلام می کنیم که عواقب اجرای این حکم غیر عادلانه، برای جامعه محیط زیست کشور و محیطبانان بسیار سنگین و غیر قابل جبران است.»
امضا کنندگان این نامه همچنین از تمامی سازمان های غیردولتی و مردم نهاد و همچنین کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در حوزه محیط زیست دعوت کرده اند تا با امضای این نامه از مسئولان ارشد کشور بخواهند تا نسبت به توقف اجرای حکم قصاص محیطبان منطقه حفاظت شده دنا و بررسی مجدد پرونده اقدام کنند.
نسخه اصلی این نامه در «دبیرخانه مشورتی سازمان های مردم نهاد شهر تهران» موجود است و علاقه مندان می توانند جهت امضای نامه با شماره تلفن 88757436 – 021 تماس حاصل کنند.
همچنین علاقه مندان می توانند از طریق درج نظر در پایین این خبر و یا ارسال نامه الکترونیک به نشانی pr.sabzpress@gmail.com نسبت به درج امضای خود در ذیل نامه اقدام کنند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
چه خبر از سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی ( سمن های زیست محیطی )
مدتی است از وجود و جنب و جوش سازمانهای غیردولتی یا مردم نهاد ( سمن ) زیست محیطی خبرهای ندانی انتشار نمی یابد . یک ماه پیش ( 15 و 16 شهریور ) در جریان هشتمین نشست سازمانهای مردم نهاد کشور ، بر ین گمان بودیم که شماری از دوستان را ببینیم اما ، نه .
بحث اصلی این نشست ، بررسی قانون مربوط به سازمانهای مردم نهاد بود که 26 ماده از آن به تصویب مجلس رسیده و بندهای باقیمانده در حال بررسی است . فرصت بسیار مناسبی بود تا نمایندگان سازمانهای مردم نهادکشور در بارة این قانون اظهار نظر کنند بخصوص نمایندگان سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی که البته نسبت به خیلی از تشکلهایی که حضور داشتند باسابقه ترند و صاحب نظرتر .
منظور این که از همة سازمانهای غیردولتی از انجمن و کانون و صنف گرفته در این همایش بودند تا سازمانهای شبه شرکت . اما متاسفانه بجز دو یا سه سازمان زیست محیطی ( از اصفهان واراک ) دیگران حضوری نداشتند .
با دوستان که صحبت کردیم علت را جویا شدیم . یکی گفت شاید دعوت نشده اند . دیگری گفت شاید دعوت نامه ها دیر ارسال شده . و یکی هم گفت شاید ناامید شده اند .
علت ، هر چه هست یا بود ، گذشت . قانون مربوط به سازمانهای مردم نهاد کشور هنوز جای کار دارد . تعدادی از مواد آن هنوز تصویب نشده و می تواند مورد توجه صاحب نظران قرار گیرد . بنابر این از نمایندگان سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی دعوت می شود ضمن تماس با گروهی که دست اندرکار این امر و مرتبط با مجلس شورای اسلامی هستند پیش نویس این قانون را گفته ، مطالعه کرده و نقطه نظریات خود را اعلام نمایند.
در آستانة روز نکوداشت زاینده رود
بی مناسبت ندیدم مثنوی زاینده بود را یکبار دیگر به دوستداران محیط زیست ، اصفهان و زاینده رود پیشکش کنم
این مثنوی ، براستی زبان حال و قال جناب آقای دکتر مهدی بصیری است که سالهاست نگران طبیعت است . نگران به معنای واقعی . هم آن را زیر نظر دارد و هم دلواپس آنچه بر آن می گذرد
به عصری که شد ادعا اصفهان
نمــاد ترقی شده در جهان
چنان خشک شد آب زاینده رود
که مانند آن ، دیده نادیده بود
کف رود ، با تابش آفتــاب
همه خاک بود و غبار و سراب
نه آبی به دشت و به هامون رسید
نه کس آه و فریاد دهقان شنید
تلاشی اگر بود ، شد صرف شهر
جهان شد به کام کشاورز ، زهر
روان های مردم هم از این بلا
دُژَم گشت و در دام غـم ، مبتلا
یکی از بزرگان این سرزمین
خـردمند و دانـادل و تیزبین
که عِلم و عمل در هم آمیخته
علیه کـــژی ها برانگیـخته
نه لرزیده از بادها جــــان او
نه آورده سر ، پیش دونان فرو
تپیده دلش بَهر این مرز و بوم
شده پنجه در پنجه با هر هجوم
چو دید اصفهان را به این حال و روز
برآشفته گــردید و با آه و سوز
شنیدم که با بستر زنده رود
شبی بُود در حال گفت و شنود
بپرسید از رود ، از روی درد
چه کس یا چه چیزی تو را خشک کرد
شنید این سخن را چو زاینده رود
به آه و به زاری چنین لب گشود :
اگر در من آثاری از آب نیست
وجودم اگر پاک وشـاداب نیست
به دست مدیـران ناآشــــنا
به تـاراج بردنـد آب مرا
مرا عده ای چون که نشناختند
به من مثل قوم مغول تاختند
گــروهی گرفتند آب مرا
به ناحـق کشیدند تا قـــله ها
گروهی دگر می دهندم عذاب
به تزریق پسماند یا فاضلاب
از آن بدتر این است پای مرا
گشودند در سایر حوضه ها
قرار است گویا شوم رهسپار
پس از یزد و کرمان ، روم چابهار
مرا گر نگهبـان دانا بُدی
سرانجام من کِی چنین می شدی ؟
پی حفــظ نام و مقــام خودند
همانان که از خوان من می خورند
من از خشکسالی نِه ام در عذاب
مرا آدمی کرده خشک و کم آب
اگر آدمی عقل و انصاف داشت ،
به حال طبیعی مرا می گذاشت ،
کجا خشک یا نیمه جان می شدم
چرا خسته و ناتوان می شدم
مرا از چه خوانید زاینده رود ؟
بگویید رودی که زاینده بــود
اگر کارها طبق برنامه است
چرا بند جان من از هم گسست
مدیریت حـوضه آبخـوان
بوَد معتـبر در تمام جهان
علیرغم هشدار دانشوران
چرا حوضه ها را شکستید ؟ هان؟
طبیعت که شنگول و منگول نیست
و یا پُست و مایَملَک و پول نیست
که تقسیم بر حسب استان شود
برای همه دشمن جان شود
مدیـریت جـامع آب را
نکـرده کسی درک ، بین شما
کجای جهان اینهمه سد زدند ؟
فزون از هزار و ز پانصد زدند
نماد ترقی ، فقط سد که نیست
اگر هم بوَد ، سد بی حد که نیست
طبیعت منظم ترین سازه است
همه ساز و کارش به اندازه است
مگر نانتان از دل خاک نیست
غذاتان مگر حاصل خاک نیست
اگر آب سر چشمه زندگی است
اگر مایه رشد و بالندگی است
چنین دشمنی با طبیعت چرا ؟
طبیعت ، اسیر سیاست چرا ؟
نگه کن به جنگل ، به مرتع ، به دشت
که از آدمی چون بر آنها گذشت!
چه مانده مگر از طبیعت بجا ؟
چه آمد سر آب و خاک و هوا ؟
بوَد این منـابع به امر خـدا
به رسم امانت به دست شما
نمی دانم امروزه نوع بشر
چه می خواهد از این طبیعت دگر
چرا دل به امروز خوش می کنید
چرا بر سر شاخ و بُن می بُرید
چو عقل و درایت نباشد به کار
کجا زندگی می شود پایدار ؟!
در انجام هر کار باید نخست
بکاوید و بگزید راه درست
بیاید زمانی که بس دور نیست
شود آشکارا که بازنده کیست
در این خانه باقی اگر یک کس است
طبیعت لجن مال صنعت ، بس است
من آن را که باید بگویم ، تمام
کنون با تو گفتم ، دگر والسلام
*****
هر آنکس که این گفتگو را شنید
ز اعماق جانش خجالت کشید
که ما با طبیعت چه ها می کنیم
مغول هم نکرد آنچه ما می کنیم
طبیعت همانا بوَد سخت گیر
بگیرد به ما سخت ، هر چند دیر
خدایا تو ما را بِبَر سربلند
به راهی که اهل خرد می روند
خدایا تو ما را به راهی سپار
که راه ترقـی شود پایــدار