محمود سلطانی : کارشناس و مشاور امور محیط زیست

وبلاگ شخصی در بردارنده مقالات ، مطالب و اطلاعات حرفه ای در زمینه محیط زیست و منابع طبیعی

محمود سلطانی : کارشناس و مشاور امور محیط زیست

وبلاگ شخصی در بردارنده مقالات ، مطالب و اطلاعات حرفه ای در زمینه محیط زیست و منابع طبیعی

زاینده رود اسباب بازی و ابزار مدیریت نیست

ینده رود اسباب بازی و ابزار مدیریتی نیست

لوله کشی در زاینده رود/خراب کردید / خرابتر نکنید

اصفهان شهر گنبدهای فیروزه ای ، نصف جهانی که بیشترین شهرت آن به خاطر رودی زیبا است که از میان آن می گذرد و این تنها یکی از مشخصات این شهر زیباست که شما می توانید در دائره المعارف ها بخوانید.به همین دلیل اگر زنده رود احیا نشود چیزی جز زمینی خشک از شهر اصفهان باقی نخواهد ماند و زنده رود تنها نامی خواهد بود که به کتابهای تاریخی خواهد پیوست. پس از حمله مغول به اصفهان مردم می گفتند از اصفهان فقط زنده رودش باقی مانده است؛ زنده رودی که اکنون دیگر زنده نیست و در این برهه از زمان روح حیات دمیدن در کالبد این شهر خسته هدف غایی تمامی صاحبنظران گردیده است در ادامه مقاله یکی از پژوهشگران عرصه محیط زیست آقای محمود سلطانی در این مورد را میخوانیم:



گروهی از دلسوزان زاینده‌رودی که سالهاست از جوش و خروش افتاده و روز و روزگار را بر میلیونها نفر تنگ و بی آب و رنگ کرده، انتقال آب از دیگر حوضه‌ها را راهکار حل مشکل آن می‌دانند. گروه دیگری چشم براه اندک بارانی هستند تا به کوهستان ببارد بلکه . . .

حال آنکه همه می‌دانند که حقابة این رودخانه، نه در شب تار بلکه در روزان و شبان روشن، نه بدون اجازه بلکه با دستور و حمایت مقامات سابق و لاحق، و نه از سر نیاز و صداقت بلکه از روی سودجویی و لجاجت، توسط اندک مردمانی در بالادست به‌یغما می‌رود.

در چنین شرایطی، یک شخص یا گروه تازه‌نفس و باصطلاح خلاق و البته زورمند هم بتازگی آمده و می‌خواهند با اجرای طرح موسوم به آب‌چرخانی در زاینده‌رود یک خطای بزرگ دیگر بر خطاهای گذشتگان و خود بیفزایند.

اینان بجای تلاش برای برگرداندن حق از دست رفتة زاینده‌رود که توسط چپاولگرانی با نام و نشان، به یغما رفته و می‌رود می‌خواهند پساب تصفیه‌خانة فاضلاب شهر اصفهان را از طریق لوله به منطقة فرادست شهر منتقل کرده و  بجای آب پاک در بستر رودخانه جاری کنند و  به‌خورد مردم دهند.

اینان با اجرای این طرح می‌خواهند هم جواب مردم را داده باشند و هم به زعم خودشان سیمای گذشته و چشم انداز زیبا و حیاتی زانیده‌رود را در محدودة شهر اصفهان احیا کنند. حال آنکه روح حاکم بر اجرای این طرح، فرار از مسولیت خود و پوشاندن خطای اسلاف خطاکاری است که رودخانه را به این روز سیاه انداخته‌اند. پروژه‌ای که نه تنها آبی برای زاینده‌رود نخواهد داشت بلکه بستر خشک آن را آلوده و فضای شهر را متعفن خواهد کرد هر چند برای معدودی حتماً نان و آب خواهد داشت.

اجرای طرح آبچرخانی در قسمت خشک زاینده‌رود را هم باید در شمار معدود طرح‌های عجیب و غریبی دانست که در صورت اجرایی شدن، برای همیشه بعنوان یک خطای زیست‌محیطی و بنام این کشور در جهان به ثبت خواهد رسید همچنان که سد گتوند و عبور جاده از میان دریاچه ارومیه و مانند آنها. 

طرح آبچرخانی در زاینده‌رود که بتازگی برای احیای زاینده‌رود در شهر اصفهان مطرح گردیده و اجرای آن از سوی استاندار اصفهان نیز خواسته و حمایت می‌شود براستی یکی از مصادیق آشکار دخالتهای نابجای انسان در طبیعت بویژه رودخانه‌ای مانند زاینده‌رود است که بنا به موقعیت جغرافیایی که دارد از اهمیت خاص و فراوانی برخوردار است.

آنچه به اجمال و در بررسی این طرح نوظهور می‌توان برشمرد اینکه :

1ـ زاینده‌رود از سراب تا پایاب، زیست‌بوم(اکوسیستم) گسترده‌ای است که بلحاظ موقعیت و شرایط اقلیمی و جغرافیایی از حساسیت‌های متعددی برخوردار است. بدین معنی که زاینده‌رود یک کانال مصنوعی و ساخته و پرداختة دست مسولان استان و کشور نیست که هر کار فیزیکی را که مناسب با مقاصد خود دیدند یا می‌بینند بر روی آن انجام دهند. باید به فکر تأمین جریان دایمی آب در آن از سراب تا پایاب بود.

2ـ در طرح آبچرخانی در زاینده‌رود مطرح گردیده که آب از فرودست شهر اصفهان  و از طریق لوله به فرادست  منتقل و در زاینده رود تخلیه و بسمت فرودست جریان خواهد یافت. کدام آب؟ از کجا؟ آنچه در فرودست شهر اصفهان موجود و آمادة انتقال در لوله و انتقال به جاهای دیگر است انبوه پساب تصفیه‌خانة فاضلاب شهر است که عملاً بجای آب به بستر رودخانه منتقل و جریان خواهد یافت. مصداق آن اصطلاح یا ضرب المثل قدیمی « تف سربالا»  

3ـ استفادة بجا از پساب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب در شرایط کم‌آبی الزامی بلکه واجب است بشرط آنکه فاضلابهای مورد نظر بطور کامل و مطابق آخرین استانداردهای زیست‌محیطی و بهداشتی تصفیه شده و کیفیت آن روزانه توسط مراجع رسمی پایش و تأیید شود.

4ـ هر آدم نادانی این را می‌داند که زمینه‌های استفاده از پساب کاملاً محدود است و بهیچوجه ـ بخصوص برای احیای آبراهه‌های طبیعی ـ جای آب را نمی‌گیرد. زاینده‌رود آب می‌خواهد نه پساب. آنچه را خود می‌نوشید به کام زاینده‌رود نیز بریزید.

5ـ پمپاژ آب یا پساب تصفیه‌خانه فاضلاب شهر اصفهان به فرادست. هزینة گزافی را در بر خواهد داشت که این هزینه بصورتی بر مردم تحمیل خواهد شد که نه تنها چیزی از این بابت به آنان داده نخواهد شد بلکه شعور اجتماعی آنان نیز به سخره گرفته خواهد شد.  

6ـ تخلیة پساب در بستر زاینده‌رود در محدودة شهر اصفهان ـ با هر کیفیتی که باشد ـ امکان بالقوه‌ای را برای انتشار بوی نامطبوع و تولید و تکثیر انواع حشرات و بروز حساسیت و بیماریها در بر خواهد داشت. 

7ـ تخلیه و تجمع پساب در زاینده‌رود و ایجاد بظاهر آبنما در بستر این رودخانه و در محدودة شهر اصفهان، عملاً توهم احیای رودخانه را برای ظاهربینان بوجود خواهد آورد و خواستة همگان برای احیای دایمی و پیوستة  رودخانه را خدشه‌دار خواهد ساخت.

8ـ وجود پساب در رودخانه‌ای که میلیونها نفر در کرانة آن سکونت دارند از نظر روانی و حتی شرعی نیز فاقد وجاهت و مقبولیت است .

9ـ در صورت ضرورت حتمی برای اجرای چنین طرحی، انجام ارزیابی زیست‌محیطی توسط گروه یا گروههای مطالعاتی متخصص و بی‌طرف و با نظارت مراجع بین‌المللی الزامی خواهد بود. 

10ـ چنانچه اجرای این طرح نتایج مطلوب و موعود را بهمراه نداشت چه کسی پاسخگو خواهد بود و با او چه می‌توان کرد؟ با خطاکاران و بر باد دهندگان منابع حیاتی این کشور تاکنون چه برخوردی شده است؟

واقعیت این که شماری از تصمیم‌گیران و کارگزاران ما در گذشته و حال چنان عملکردی داشته و دارند که انسان به این نتیجه برسد که اگر هیچ کاری نمی‌کردند و یا نکنند وجودشان اندکی مفیدتر بود.

اکنون و در بارة احیای زاینده‌رود نیز بنظر می‌رسد چنانچه مقامات دلسوز دست روی دست بگدارند و کاری به کار این رودخانه نداشته باشند تا خود طبیعت براساس ساز و کارهای طبیعی خود به داد این رودخانة بی‌صاحب شده برسد صد البته بهتر خواهد بود.  مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد