با بروز پدیدة خشکسالی در چند سال اخیر و در نقاط مختلف کشور ، سدسازی به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد خشکسالی در کشور مطرح گردید .
در همین ارتباط و در سال 1385 مطلبی را نوشته بودم که در هاتف سبز ( فصلنامه جمعیت پیام سبز ) به چاپ رسیده بود .
بازخوانی آن مطلب برای اطلاع رسانی و یادآوری بد نیست
صـدها سـد . چرا ؟
سدها از جمله پدیدههایی هستند که از دیرباز برای استحصال آب بیشتر و یا کنترل سیلابها برروی رودخانهها ایجاد شدهاند. البته امروزه مزیتهای بیشتری برای این پدیدههای انسانـ ساخت برمیشمرند که تولید الکتریسیته از جملة آنهاست .
ایجاد یک سد صرفنظر از دانش و پیچیدگیهای فنی ـ که البته برای هر سازهای از این دست قابل تصور است ـ در واقع یکی از سادهترین شیوههای بهرهبرداری بیشتر از آبهای موجود در طبیعت بشمار میآید که چنانچه بدون ملاحظات طبیعی و انسانی صورت گیرد زیانهای جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت .
با ایجاد سد بر روی یک رودخانه ، تغییرات گستردهای در طبیعت بوجود میآید که بویژه برای برنامهریزان ، تصمیمگیران و دست اندرکاران ساخت و ساز آن کاملاً چشمنواز بوده و احتمالاً برای جوامع محلی نیز سودمند بنظر میرسد اما گذشت زمان میتواند همه چیز را تغییر دهد .
تجربههای فراوان حاصل از ایجاد سدهای بزرگ نشان داده که ایجاد یک سد چنانچه بدون توجه به ملاحظات طبیعی ، اجتماعی ،اقتصادی و مانند آن صورت گیرد زیانهایی به مراتب بیشتر از سودهایی خواهد داشت که در کوتاه مدت نصیب جوامع محلی میگردد.
با وجود این، در برخی کشورها ـ از جمله کشور ماـ همچنان بر ایجاد سد بعنوان یکی از مهمترین شیوههای استحصال آب تآکید میشود . برابر آنچه از سوی مسؤلان مربوطه اعلام شده کشور ما طی سالهای اخیر از نظر ایجاد سد در جهان ، در ردیف چهارم قرار دارد . شواهد موجود نیز این واقعیت را تآیید میکند چرا که در حال حاضر برابر آنچه از سوی مدیریت بهرهبرداری از منابع آب ایران و دیگر مراجع ذیربط اعلام گردیده در حال حاضر 246 سد در حال ساخت است و برای سال 1383 نیز ایجاد 15 سد بر روی رودخانههای کشور پیشبینی شده است .
روند شتابان سد سازی در کشور ما در حالی جریان دارد که اندیشة اصلی آن سالهاست در دنیا مورد تردید جدی قرار گرفته است .
چنین بنظر میرسد که متأسفانه در بسیاری از زمینهها اعم از شهرسازی ، مدیریت منابع آب ، رویارویی با مشکلات زیست محیطی و مانند آن ، انجام اقدامات سختافزاری برای برنامهریزان و مجریان کشور ما به مراتب آسانتر ، موجهتر ، عامهپسندتر و در یککلام « تبلیغاتیتر» از اقدامات نرمافزاری است .
چگونه میتوان انکار کرد که هر سال میلیونها متر مکعب از منابع آب موجود و یا در دسترس کشور ، آلوده و یا به هدر داده میشود ؟ در چنین شرایطی برنامهریزان بجای حفظ منابع موجود ، به استحصال آب و انتقال آن از این حوضه به آن حوضه و یا حوضههای دوردست میاندیشند . واقعیت این است که برای مدیریت منابع آب کشور و بهرهبرداری بیشتر از آن روشهای متعددی وجود دارد که حفظ منابع آب از آلودگی و نیز جلوگیری از هدر رفتن آبهای موجود و بهینهسازی مصرف از نمونههای آشکار آن است . روشهایی که اجرای آنها البته مستلزم تهیه و تدوین برنامههای اجتماعی و حتی فرهنگی بوده و بطور یقین نمیتواند ، همانند انجام یک کار فیزیکی و سختافزاری، نمود یا بازتاب تبلیغاتی داشته باشد .
تأکید بر ایجاد سد بعنوان تنها روش بهرهبرداری بیشتر از منابع آب ، همانگونه که پیش از این اشاره شد ، سالهاست از سوی محافل علمی و تخصصی جهان مورد تردید قرار گرفته و گزارشهای متعددی در انتقاد از برخی سدهای ساخته شده در جهان ـ حتی سد آسوان در مصر که بزرگترین آنها در نوع خود میباشد ـ انتشار یافته است . در این زمینه حتی به جنبش « ضد سد » می توان اشاره نمود که سالهاست در جهان بوجود آمده است .
در برخی مناطق جهان ، جوامع « سدزده » ای وجود دارند که زندگی آنان تحت تأثیر پیامدهای زیانبار سدها قرار گرفته است .
با توجه به آنچه گذشت و با بیان این واقعیت که بسیاری از نقاط کشور ما به لحاظ شرایط جغرافیایی و اقلیمی خود دارای توانهای بالقوه و ناشناختهای هستند این پرسش مطرح میشود چرا همة قابلیتهای طبیعی موجود کشور باید به پیروی از آنچه پیش از این در دنیا انجام میشده و اکنون مورد تردید قرار گرفته به یکباره مورد دست اندازی نسل حاضر قرار گیرد ؟
آنچه امروزه با عنوان « توسعة پایدار » مورد توجه و تأیید ملتهای جهان قرار گرفته متضمن بهرهبرداری مناسب از منابع طبیعی و رعایت حقوق نسلهای آینده برای بهرهبرداری از این منابع است . روند شتابان سد سازی در کشور ما تا چه حد با اهداف توسعة پایدار مطابقت دارد؟ چنین بنظر میرسد که برنامههای سد سازی در کشور ما که یکی از متعهدان پیمانهای بینالمللی در زمینة حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی است نیازمند نگاهی دوباره است .